
ملکالشعرا بهار
بخش ۲۷ - گفتار پنجم در دین و آیین و صفت وجدان
۱
هان بهارا مکوب آهن سرد
کاندپن دوره نیست مردی مرد
۲
خلق رفتند جانب وجدان
اصلهای قدیم شد هذیان
۳
دین و آیین دو اصل عالی بود
خلق را زین دو، منزلت افزود
۴
هر دوان ریشه داشت در ایران
آن ز زردشتو اینز نوشروان
۵
دین اسلام چون به کار افتاد
هم بنا را بر این دو اصل نهاد
۶
عرب از این دو اصل گشت قوی
تربیت یافت مردم بدوی
۷
روم هم داشت اصلهای قدیم
به اروپا نمود آن تقدیم
۸
این تمدن که در جهان باشد
دین و آیین اساس آن باشد
۹
دین توجه به مبدأ است و معاد
هست آئین اساس نظم بلاد
۱۰
اصلهایی نهاده شد ز قدیم
که از آن اصلهاست ملک قویم
۱۱
رفت آن اصلها به باد خمول
یافت وجدان مقام جمله اصول
۱۲
ساده و سهل و راحت و آسان
چیست دین تو؟ دین من وجدان
۱۳
سهل و سمحه که گفتهاند اینست
دین وجدان شریفتر دینست
تصاویر و صوت

نظرات