
ملکالشعرا بهار
شمارهٔ ۷۵ - مرع دستانسرای
۱
توگویی مگر مرغ دستانسرای
به ژاغر نهان کرده باریک نای
۲
نه نای و نه انگشت نایی پدید
نه لب کاندر آن نای دم دردمید
۳
نوازد به جادوگری نای خویش
فزاید بهر نغمه آوای خویش
۴
تو گوییبر آن تنگ و باریک شاخ
گشاده یکی بزمگاهی فراخ
۵
نوازندگانی سر از باده مست
به خنیاگری برده یکباره دست
۶
همآهنگ، با نایها، چنگ ها
درآمیخته جمله آهنگها
۷
همه سازها بر اغانی زنند
اوانی همی بر اوانی زنند
تصاویر و صوت

نظرات