ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

ای ایرانی (در دستگاه دشتی)

۱

آخر ای ایرانی!

تا به کی نادانی

تا چند سرگردانی

۳

بر اروپا بنگر

شور و غوغا بنگر

کز مژگان خون رانی

۵

باری باری بر خود کن نظری

داد ازین دربدری آه ازین بی‌خبری

۶

عزت تو جلالت و شجاعتت کو؟

جلال تاریخی و آن برش شمشیر تو کو؟

۷

کورش و دارای مهین خسرو و شاپورکزین

غرش و آوای سواران جهانگیر تو کو؟

*

۹

نه به دل گفتهٔ زردشت تورا هیچ خبر

نه ز محمد خبر و نی ز علی درتو اثر

۱۰

اهرمن اندر دل تو جسته مقر

پند بزرگان صدمهٔ دوران رفته ز یادت به نظر

رستم دستان سام نریمان و آن جگر شیر تو کو؟

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
سعید مصطفایی
۱۳۹۹/۰۸/۱۸ - ۰۵:۴۶:۵۵
شاپور گُزین به اشتیاه شاپورکزین تایپ شده است. حرف گ به اشتباه ک تایپ شده و فاصله بین دو کلمه گذاشته نشده. اصلاح بفرمایید. با تشکر.