
سلطان باهو
شمارهٔ ۱۱
۱
ز دنیا تو ترک گیر که راس العبادت است
آری عبادت است ولیکن عنایت است
۲
آنها که تَرک کرد ز اهل عِنایت اند
آن مَردِ حق شناس که اهل قناعت است
۳
عارف بگرد دُنیا ای جان کجا بگردد
آنکس که ترک کرد از اهل سعادت است
۴
دنیا درین جهان چو مردار منجلاب است
هر کس گرفت باخود زهر این کفایت است
۵
آنکس که میل کرد بهمت تمام خویش
بختش به بین تو یاور ز اهل سعادت است
نظرات