
سلطان باهو
شمارهٔ ۱۴
۱
یاران ز تو پرسم که مرا یار کجاست
آن نگاری که دلم بردهمان یار کجاست
۲
ای عزیزان شناسنده ره، بهر خدا
از که پرسم سخن یار که آن یار کجاست
۳
بیماری من بسر آمد، یاران مابگوئید
جانم بلب آمد رخ دلدار کجا ست
۴
ای ندانی که تو پُرسی ز من یار تو کیست
پرسم آن یار هُو الله که مرا یار کجاست
۵
ای محبان خدا! چاره این یار کنید
زان که اول به شما پرسد که مرا یار کجاست
نظرات