
سلطان باهو
شمارهٔ ۴۴
۱
به هر حالی جمال الله جویم
به هر قالی جمال الله جویم
۲
به جز رویش نبینم هیچ چیزی
ز شوق جان جمال الله جویم
۳
ز پیش و پس، خبر هرگز ندارم
ز این و آن جمال الله جویم
۴
به مستی یار یاران گرچه مستم
به مستی هم جمال الله جویم
۵
طریق عشق مارا نیست دیگر
به هر ذره جمال الله جویم
۶
فدا شد جسم و جان در ذات یاهُو
به هستی هم، جمال الله جویم
نظرات