
مجیرالدین بیلقانی
شمارهٔ ۲۴
۱
چون ترا غالیه بر گرد رقم ریخته اند
بر زر روی من از اشگ درم ریخته اند
۲
تا رقم زد خط رخسار ترا کاتب صنع
عاشقان روح بر آن شکل رقم ریخته اند
۳
نیل خط و بقم روی تو در دور سرشگ
از دل و دیده من نیل و بقم ریخته اند
۴
به گه گریه رود جزع عقیقی گهرم
گهر ناب ز سر تا به قدم ریخته اند
۵
ایمن اندر الم و داغ امان تو که جست؟
ایمنی بر سر آن داغ و الم ریخته اند؟
۶
چه سگم من که کنم آهوی وصل تو شکار
که بسی شیر در آن دام تو دم ریخته اند
نظرات