مجیرالدین بیلقانی

مجیرالدین بیلقانی

شمارهٔ ۱۸

۱

آن زلف پر از پیچ و شکن را چه توان گفت؟

وان عارض چون برگ سمن را چه توان گفت؟

۲

رویش چمن و رنگ رخ او گل خودروست

با آن گل خودروی چمن را چه توان گفت؟

۳

عهد دل دلسوخته بشکست و دلم بست

دل بستن آن عهد شکن را چه توان گفت؟

۴

هر چند سخنهاش همه تلخ چو زهرست

شیرینی آن تلخ سخن را چه توان گفت؟

۵

شمع ختنش گویم و دانم که خطا نیست

جز شمع ختن شمع ختن را چه توان گفت؟

۶

گفتی که مجیر این همه سوزی و نگویی

ای تنگدل آن تنگ دهن را چه توان گفت؟

تصاویر و صوت

نظرات