مجیرالدین بیلقانی

مجیرالدین بیلقانی

شمارهٔ ۱۹

۱

ای شب خجل ز مویت گل تنگ دل ز رویت

کوثر عرق گرفته از شرم خاک کویت

۲

ماییم و خشک جانی بر کف نهاده پیشت

یا رحمت است رایت یا کشتن آرزویت

۳

عالم ز عشوه پر کن دلها به غمزه بشکن

کس را نماند رویی کارد سخن به رویت

۴

آشوب شهر جویی بربند راه وصلت

خون ریز خلق خواهی بگشای بند مویت

۵

اینک مجیر و شهری در پی به خصمی تو

با تو چه جای بیم است با خصم کینه جویت؟

تصاویر و صوت

نظرات