
مجیرالدین بیلقانی
شمارهٔ ۴۰
۱
جز رگ جان عشق تو دگر چه گشاید؟
یا ز تو جز رنج و درد سر چه گشاید؟
۲
راه نظر بستهای و گرچه نبندی
خسته دلان را ز یک نظر چه گشاید؟
۳
پر بهم آورد مرغ عافیت از تو
مرغ بر آتش نهاده، پر چه گشاید؟
۴
در ره تو نقد تازه بستن دلهاست
از تو جز این یک دری دگر چه گشاید؟
۵
عمر چو رفت از عنایت تو خیرد؟
دل چو تبه شد ز گلشکر چه گشاید؟
۶
از تو نظر خواستی مجیر ولیکن
بسته غم را ازین قدر چه گشاید؟
نظرات