مجیرالدین بیلقانی

مجیرالدین بیلقانی

شمارهٔ ۷۶

۱

تا بسته بند زلف پریشان گشاده ای

صد نافه مشگ بر گل خندان گشاده ای

۲

ما را که دست بر رگ صد دل نهاده ایم

دل بسته ای به زلف و رگ جان گشاده ای

۳

سینه مکن به بستن دل زان قبل که تو

دل بسته ای نه ملک خراسان گشاده ای

۴

خندی ز گریه من و آنگه گمان بری

کاب بقا ز چشمه حیوان گشاده ای

۵

بستیم عهد که دل نشکنی دگر

چونست پس که گوی گریبان گشاده ای؟

۶

گفتیم که بر مجیر گشایی در وصال

تو هر چه در فراق درست آن گشاده ای

تصاویر و صوت

نظرات