
مجیرالدین بیلقانی
شمارهٔ ۷
۱
خسروا! دور فلک سخره فرمان تو باد
طاق گردون گرهی از خم ایوان تو باد
۲
آفتابی که جهان غرقه احسان وی است
جای آسایش او سایه احسان تو باد
۳
جرم مه را که چو نعلی است در آتش هر مه
سرمه چشم ز گرد سم یکران تو باد
۴
باد بد گوی تو حاشا چو گریبان بی سر
وز شرف هفت فلک گوی گریبان تو باد
۵
قرص خورشید فراز فلک کاسه صفت
روز روزی خور و شب ریزه بر خوان تو باد
۶
ای شده فتح سرافراز، ز پای علمت
دست بر سر عدو از تیغ سرافشان تو باد
۷
قوت جان ملا اعلی چون مدحت تست
قوت فیض الهی مدد جان تو باد
۸
تو محمد صفتی خاصه به احسان و کرم
هم مجیر از پی احسان تو حسان تو باد
۹
چون نوای سخن اینجا به فرو داشت رسید
هر چه خواهی تو که آن تو بود آن تو باد
نظرات
عرفان ارژمند