بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۱۱۹

۱

به‌تازگی نکشد عافیت دماغ مرا

مگر شکستن دل پرکند ایاغ مرا

۲

شبی‌که دیده‌کنم روشن از تماشایت

فتیله مدتحیربو‌د چراغ مرا

۳

ز برق یأس جگرسوز باده‌ای دارم

که شعله نیزنبوسد لب ایاغ مرا

۴

نشاط باده به مینای غنچگیها بود

شکفتگی همه خمیازه‌کرد باغ مرا

۵

خمار شیشهٔ چرخ از نگونی‌اش پداست

چسان علا‌ج‌کندکلفت دماغ مرا

۶

در ابروی تو شکن‌پرورد تغافل چند

مقام فتنه مکن‌گوشهٔ فراغ مرا

۷

هزاررنگ ز بخت سیاه من‌گل‌کرد

زمانه شوخی طاووس داد زاغ مرا

۸

چوموج سرمه نهانم به‌چشم خوش نگهان

زحلقهٔ رم آهوطلب سراغ مرا

۹

فسردگی مطلب از دلم‌که در ایجاد

به تیغ شعله بریدند ناف داغ مرا

۱۰

مگر ز ناله تهی‌گشت سینهٔ بیدل

که خامشی است سبق عندلیب باغ مرا

تصاویر و صوت

دیوان بیدل دهلوی به تصحیح اکبر بهداروند انتشارات نگاه ۱۳۸۰ - تصویر ۲۸
عندلیب :

نظرات