بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۱۲۰۴

۱

مشتاق تو گر نامه‌بری داشته باشد

چون اشک هم از خود سفری داشته باشد

۲

از آتش حرمان کف خاکستر داغی‌ست

گر شام امیدم سحری داشته باشد

۳

چون شمع بود سربه دم تیغ سپردن

گر نخل مرادم ثمری داشته باشد

۴

آیینه مقابل نکنی با نفس من

آه است مبادا اثری داشته باشد

۵

غیر از عرق شرم مقابل نپسندد

هستی اگر آیینه‌گری داشته باشد

۶

عمری‌ست‌ که ما گمشدگان‌ گرم سراغیم

شایدکسی از ما خبری داشته باشد

۷

آرایش چندین چمن آغوش بهار است

هر سینه‌که یک زخم دری داشته باشد

۸

ای اهل خرد منکر اسرار مباشید

دیوانهٔ ما هم هنری داشته باشد

۹

ما محو خیالیم ز دیدار مپرسید

سامان نگه دیده‌وری داشته باشد

۱۰

مفت طرب ما چمن ساده‌دلیها

گر حسن به آیینه سری داشته باشد

۱۱

امید ز عاشق نکند قطع تعلق

گر آه ندارد جگری داشته باشد

۱۲

بیدل دل افسرده به عالم نتوان یافت

هر سنگ‌که بینی شرری داشته باشد

تصاویر و صوت

دیوان بیدل دهلوی به تصحیح اکبر بهداروند انتشارات نگاه ۱۳۸۰ - تصویر ۶۸۲

نظرات