بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۱۲۴۸

۱

دل شهرهٔ تسلیم ز ضبط‌ نفسم شد

قلقل ‌به ‌لب‌شیشه ‌شکستن ‌جرسم شد

۲

پرواز ضعیفان تب و تاب مژه دارد

بالی نگشودم ‌که نه چاک قفسم شد

۳

فریاد زگیرایی قلاب محبت

هر سوکه‌گذشتم مژه او عسسم شد

۴

تا چاشنی بوسی ازآن لعل‌گرفتم

شیرینی لذات دو عالم مگسم شد

۵

گفتم به نوایی رسم از ساز سلامت

دل زمزمه تعلیم نبی بی‌نفسم شد

۶

کو خواب عدم ‌کز تب و تابم ‌کند ایمن

چون شمع ‌گشاد مژه در دیده خسم شد

۷

بر هرخس و خاری‌ که در این باغ رسیدم

شرم نرسیدن ثمرپیشرسم شد

۸

سرتا قدمم در عرق شمع فرورفت

یارب زکجا سیر گریبان هوسم شد

۹

عنقای جهان خودم اما چه توان کرد

این یک دو نفس الفت بیدل قفسم شد

تصاویر و صوت

دیوان بیدل دهلوی به تصحیح اکبر بهداروند انتشارات نگاه ۱۳۸۰ - تصویر ۵۷۸

نظرات