بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۱۳

۱

آبیار چمن رنگ‌، سراب است اینجا

در گلِ خندهٔ تصویر گلاب است اینجا

۲

وهم تا کی شمرد سال و مه فرصت‌ِ کار

شیشهٔ ساعت‌ موهوم حباب‌ است اینجا

۳

چیست گردون‌؟ هوس‌افزای خیالات عدم

عالمی را به همین صفر حساب است اینجا

۴

چه قدر شب رود از خود که‌ کند گرد سحر

موسفیدی عرق سعی شباب است اینجا

۵

قدِ خم‌گشته‌ نشان می‌دهد از وحشت عمر

بر درِ خانه از آن حلقه رکاب است اینجا

۶

عشق ز اول علم لغزش پاداشت بلند

عذر مستان به لب موج شراب است اینجا

۷

بوریا راحت مخمل به فراموشی داد

صدجنون شور نیستان رگ خواب است اینجا

۸

لذت‌ِ داغ جگر حق فراموشی نیست

قسمتی در نمک اشک‌ کباب است اینجا

۹

همه در سعی فنا پیشتر از یکدگریم‌

با شرر سنگْ گروتازِ شتاب است اینجا

۱۰

رستن از آفت امکا‌ن، تهی از خود شدن است

تو ز کشتی مگذر عالَم آب است اینجا

۱۱

زین همه علم و عمل قدر خموشی دریاب

هرکجا بحث‌ سئوالی‌ست جواب است اینجا

۱۲

بیدل آن فتنه‌ که توفان قیامت دارد

غیر دل نیست همین خانه‌خراب است اینجا

تصاویر و صوت

دیوان بیدل دهلوی به تصحیح اکبر بهداروند انتشارات نگاه ۱۳۸۰ - تصویر ۴
عندلیب :

نظرات

user_image
قطره
۱۴۰۰/۱۱/۰۲ - ۲۲:۲۸:۵۷
پیام این شعر ، گذر عمر و بی ارزشی دنیا است. و توصیه به افتادن در مسیر عشق دارد. 
user_image
فاطمه یاوری
۱۴۰۲/۰۳/۳۱ - ۱۷:۳۸:۰۵
عجب شعری.👌👌👌 . بیدل آن فتنه که طوفان قیامت دارد غیر دل نیست همین خانه خراب است اینجا....