بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۱۶۹۹

۱

خیال زلف‌ که واکرد راه در زنجیر

که عجز نالهٔ ما کنده چاه در زنجیر

۲

به محفل تو که غیرت ادب‌پرست حیاست

ز جوهر آینه دارد نگاه در زنجیر

۳

چو نرگس تو که مژگان‌ کمند آفت اوست

کسی ندید بلای سیاه در زنجیر

۴

شبی‌ که موج‌ سرشکم به قلب چرخ‌ زند

برد تپیدن سیاره راه در زنجیر

۵

ز بسکه حلقهٔ داغم به دل هجوم آورد

تپش به دام وطن ‌کرد آه در زنجیر

۶

به هر شکن ‌که ز گیسوی یار می‌بینم

نشسته است دلی بیگناه در زنجیر

۷

نفس نجسته ز دل صورخیز حسرتهاست

صداکه دید به این دستگاه در زنجیر

۸

به دور خط تو آزادگی چه امکان است

شکسته است دو عالم نگاه در زنجیر

۹

به دستگاه سپهرم فریب نتوان داد

شکست نالهٔ مجنون‌ کلاه در زنجیر

۱۰

چو موج‌ آینهٔ مستی‌ات گرفتاری‌ست

ز خود نجسته رهایی مخواه در زنجیر

۱۱

ز ریشهٔ دم تسلیم می‌تپد بیدل

نهال‌ گلشن ما تا گیاه در زنجیر

تصاویر و صوت

نظرات