بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۱۷۵۶

۱

نفس ثبات ندارد به شست ‌کار نویس

شکسته است قلم نسخه اعتبار نویس

۲

جریدهٔ رقم اعتبارها خاک است

تو هم خطی به سر لوح این مزار نویس

۳

زمان وصل به صبح قیامت افتاده‌ست

سیاهی از شب ما گیر و انتظار نویس

۴

سوار مطلب عشاق دقتی دارد

برای خاطر ما اندکی غبار نویس

۵

شقی‌ که ‌گل ‌کند از خامه بی ‌صریری نیست

برات ناله تو هم بر دل فگار نویس

۶

خط جنون‌ سبقان مسطری نمی‌خواهد

چو نغمه هرچه نویسی برون تار نویس

۷

شگون یمن ندارد برات عشرت دهر

زبان خامه سیاه است‌ گو بهار نویس

۸

هزار مرتبه دارد شهید تیغ وفا

قلم به خون زن و بیتی به یادگار نویس

۹

ز نقش هستی من هر کجا اثر یابی

خط جبین کن و بر خاک راه یار نویس

۱۰

بیاض دیدهٔ یعقوب اشارتی دارد

که سیر ما کن و تفسیر نقره‌کار نویس

۱۱

به نامه‌ای‌ که در او نام عشق ثبت ‌کنند

به جای هر الف انگشت زینهار نویس

۱۲

ز خود تهی شدن آغوش بی‌نشانی اوست

چو صفر اگر ز میان رفته‌ای‌کنار نویس

۱۳

به مشق حسرت ازآن جلوه قانعم بیدل

بر او سفیدی مکتوب انتظار نویس

تصاویر و صوت

نظرات