بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۱۸۹۱

۱

غیر از حیا چه پیش توان برد در عرق

چون اشک سعی تا قدم افشرد در عرق

۲

با این هجوم عجز به هرجا قدم زدیم

خجلت بساط آبله ‌گسترد در عرق

۳

بر روی ما ز شرم نموهای اعتبار

رنگی نکرد گل‌ که نیفشرد در عرق

۴

شور شکست شیشه ز توفان‌ گذشته است

آن سنگدل مگر دلی آزرد در عرق

۵

شبنم چه واکشد ز تماشای این چمن

ما راگشاد چشم فرو برد در عرق

۶

گرد هوس به سعی خجالت نشانده‌ایم

کم نیست ته نشینی این درد در عرق

۷

نومید وصل بود دل از ساز انفعال

آیینه‌ات ز ما غلطی خورد در عرق

۸

بیدل تلاش عجز به جایی نمی‌رسد

خلقی چو شمع داغ شد و مرد در عرق

تصاویر و صوت

دیوان بیدل دهلوی به تصحیح اکبر بهداروند انتشارات نگاه ۱۳۸۰ - تصویر ۸۵۳

نظرات