بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۱۹۲۴

۱

بازآکه بی‌جمالت توفان شکسته بر دل

تو بار بسته بر ناز ما دست بسته بر دل

۲

سرو تو در چه‌ گلشن دارد خرام عشرت

چون داغ نقش پایت صد جا نشسته بر دل

۳

از آه بی‌ا‌ثر هم ممنون التفاتیم

کز یأس آمد آخر این تیر جسته بر دل

۴

نتوان به جهد بردن غلتانی از گهرها

آوارگی عنانی دیگر گسسته بر دل

۵

شبنم به باغ حسرت دیدار می‌پرستد

افتاده‌ام به راهت آیینه بسته بر دل

۶

افسوس‌ازین دو دم عمرکزیاس بایدم زد

در هر نفس‌کشیدن تیغ دو دسته بر دل

۷

چون اشک شمع بیدل دور از بساط وصلش

آتش فشانده بر سر مینا شکسته بر دل

تصاویر و صوت

دیوان بیدل دهلوی به تصحیح اکبر بهداروند انتشارات نگاه ۱۳۸۰ - تصویر ۸۷۱

نظرات