بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۱۹۳۷

۱

ای فرش خرامت همه‌جا چون سر ما گل

در راه تو صد رنگ جبین ریخته تا گل

۲

گلشن چقدر حیرت دیدار تو دارد

در شیشهٔ هر رنگ شکسته‌ست صدا گل

۳

شبنم صفت از عجز نظر هیچ نچیدیم

غیر از عرقی چند درین باغ حیا گل

۴

ای بیخبران غرهٔ اقبال مباشید

از خاک چه مقدار کشد سر به هوا گل

۵

نعل همه در آتش تحصیل نشاط است

دریاب‌ که از رنگ چه دارد ته پا گل

۶

عالم همه یک بست و گشاد مژه دارد

ای باغ هوس غنچه چه رنگ است و کجا گل

۷

آشفتگی وضع جنون بی‌چمنی نیست

گر ذوق تماشاست به این رنگ برآ گل

۸

دلدار سر نامه و پیغام که دارد

آیینه تو آنجا ببر از حیرت ما گل

۹

سیر چمن بیخودی آرایش ناز است

گر می‌روی از خویش برو رنگ و بیا گل

۱۰

بیدل سر احرام تماشای که دارد

آیینه‌ گرفته‌ست به صد دست دعا گل

تصاویر و صوت

دیوان بیدل دهلوی به تصحیح اکبر بهداروند انتشارات نگاه ۱۳۸۰ - تصویر ۸۶۷

نظرات