بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۱۹۶۲

۱

نیرنگ جلوه‌ای‌که به دل نقش بسته‌ام

طاووس می‌پرد به هوا رنگ جسته‌ام

۲

با موج‌ گوهرم‌ گرو تاختن بجاست

من هم به سعی آبله دامن شکسته‌ام

۳

افسون الفت دل جمعم مآثر است

چون بوی‌ گل به ‌غنچه توان بست دسته‌ام

۴

موج‌گهر خمار تپیدن نمی‌کشد

برخاسته‌ست دل ز غبار نشسته‌ام

۵

وضع سحر مطالعهٔ عبرت‌ست و بس

عالم‌ بهار دارد و من سینه خسته‌ام

۶

در ضبط عیش جرأت خمیازه‌ات رساست

میدان کشیدن رگ ساز گسسته‌ام

۷

بیدل به طوف دامن نازش چسان رسم

سعی غبار نم زدهٔ پر شکسته‌ام

تصاویر و صوت

نظرات