بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۲۱۱۰

۱

صد بیابان جنون آن طرف هوش خودم

اینقدر یاد که کرده‌ست فراموش خودم

۲

ذوق آرایشم از وضع سلامت دور است

چون صدف‌ خسته دل از فکر دُر گوش خودم

۳

حیرت از لذت دیدار توام غافل ‌کرد

چشمهٔ آینه‌ام بیخبر از جوش خودم

۴

انتظار هوس‌ گردن خوبان تا چند

کاش صبحی دمد از موی بناگوش خودم

۵

پرفشان است نفس لیک زخود رستن‌کو

با همه شور جنون در قفس هوش خودم

۶

شمع تصویر من از داغ هم افسرده‌تر است

اینقدر سوختهٔ آتش خاموش خودم

۷

نقد کیفیتم از میکدهٔ یکتایی‌ست

می‌کشم جرعه ز دست تو و مدهوش خودم

۸

عضو عضوم چمن‌آرای پر طاووس است

به خیال تو هزار آینه آغوش خودم

۹

بار دلها نی‌ام از فیض ضعیفی بیدل

همچو تمثال‌کشد آینه بر دوش خودم

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
ناشناس
۱۳۹۲/۰۸/۱۸ - ۰۶:۵۸:۰۶
عالی
user_image
عبدالکریم(خشنود هروی کهدستانی)
۱۳۹۳/۱۱/۲۰ - ۰۵:۳۴:۲۹
نخست سلام واحترامات بحضور همه کارمندان این سایت بس دلپذیر وپرمحتوی تقدیم است.از زحمات همهء تان دراین زمینه فعالیتهای علمی وفرهنگی بخصوص در بیدل شناسی ابراز امتنان مینمایم.قابل یادآوری میدانم،که بعضی از غزلیات حصرت بیدل(رح)،چون:گفتگو ها دارم امّا،محوتقریر خودم +با همه ایجاد خط،حیران تحریرخودم/از صریرِخامه،افسونی بگوشم خوانده اند+چون رقم،سربرخطِ آواززنجیرخودم/آیهء موهوم حالم،برنمیدارد وضوح+تانفس دارم،نفس پرداز تفسیرخودم/چون سحرپردازشوخی،ازشکستم داده اند+رنگ تاپر میزنم،نقاش تصویرخودم/نفی خویشم،عرض اثبات ست گروامیرسی+چون نفس گرد رمیدنهای نخچیرخودم/درعدم،آنسوی هستی میزنم بالِ هوس+آسمان پردازِآهنگ زمینگیرِ خودم/تاقیامت شغل اوهایم،نداردانقطاع+خوابها میبینم،وسرگرم تعبیرخودم.(تمت).ازردیف مانده است.امید است که درتکاپوی غزلیات دیگراین فیلیسوف مشرق زمین سعی وتلاش بیشتری هموطنان بخرچ دهند.و من الله التوفیق!
user_image
علی عباسی
۱۳۹۵/۰۷/۱۷ - ۱۱:۲۶:۴۳
لیک زخودرستن کو؟غزل غزلهاشاهکار بیدل