بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۲۱۱۶

۱

درین‌ گلشن نه بویی دیدم و نی‌ رنگ فهمیدم

چو شبنم حیرتی گل کردم و آیینه خندیدم

۲

گشود از نفی خویشم پردهٔ اثبات بی‌رنگی

پری در جلوه آمد تا شکست شیشه نالیدم

۳

ز موهومی به دل راهی نبردم آه محرومی

شدم عکس و برون خانهٔ آیینه خوابیدم

۴

تحیر پیشم آمد ای سرشک از یاد دیداری

تو راهی باش من بر جوهر آیینه پیچیدم

۵

چو صبح از برگ ساز بی‌کسی‌هایم چه می‌پرسی

غباری داشتم بر روی زخم خویش پاشیدم

۶

خوشا آیینه‌داری‌های عرض ناز معشوقان

بهارش گل نشان بود و من از خود رنگ پیچیدم

۷

درین محفل که خجلت‌مایه است اسباب پیدایی

چو اشک از چهرهٔ هستی عرق‌واری تراویدم

۸

غبارم داشت سطری چند تحریر پریشانی

به مهر گردباد امروز مکتوبش رسانیدم

۹

ز چندین پیرهن بر قامت موزون عریانی

لباس عافیت چسبان ندیدم چشم پوشیدم

۱۰

مرا از وهم عقبا سخت می‌ترسانی ای واعظ

به این تمهید اگر مردی برآر از ملک امّیدم

۱۱

ز فرق و امتیاز کعبه و دیرم چه می‌پرسی

اسیر عشق بودم هر چه پیش آمد پرستیدم

۱۲

خموشی در فضای دل صفا می‌پرورد بیدل

غباری داشت گفت‌وگو نفس در خویش دزدیدم

تصاویر و صوت

هاتف علوی :

نظرات

user_image
رضا رضایی
۱۳۹۵/۰۸/۲۶ - ۱۵:۱۸:۳۷
آیینه داربهای به نظر درست نمیاد آیینه داریهای شاید جایگزین ورست تری باشه
user_image
عمر شیردل
۱۳۹۶/۰۵/۱۸ - ۱۳:۰۰:۱۷
بیت یازدهم ، مصرع اول ، چنین اصلاح گردد :ز فرق و امتیاز کعبه و دیرم چه می پرسی
user_image
محمد هارون صادقی
۱۳۹۹/۰۹/۰۸ - ۰۱:۰۷:۲۰
با تشکر از ابراز نظر برادر گرامی آقای شیردل ... نظر اصلاحی تان قابل تعمق است شاید دوستان دیگر نیز نظریاتی داشته باشند. اما به نظر من که گاه گاهی به این سایت وزین و دوستداشتنی سر میزنم. میخواهم بگویم اگر حرف « و » میان امتیاز و کعبه برداشته شود، باید حرف « و » بعدی که میان فرق و امتیاز است نیز برداشته شود. .... معلومدار است که اگر چنین که گفتم انجام شود شعر از وزن خود برآمده ناقص میشود. پس به نتیجه میرسم که حضرت ابوالمعانی بیدل کلمات را چنان سنجیده چیده که با کمبود شان کاستی ها آشکار میشود. حرف دوم اینکه هرگاه خواننده احساس کند که با داشتن حرف « و» معنی بعید قرار میگیرد نظر من اینست که فرق و امتیاز و کعبه و دیر هریک در معنای مستقل خویش از متیاز معنی منحصر به فرد خود برخورداند..... از اینکه توضیحات بیشتر در قالب نوشتاری هدف را بعید نسازد اکتفاء میکنم.....