
بیدل دهلوی
غزل شمارهٔ ۲۴۹
۱
غنچهسان بیدر است خانهٔ ما
بیضه گل کرده آشیانهٔ ما
۲
همچو شبنمدرین چمن محو است
به نم چشم آب و دانهٔ ما
۳
بال بربال شهرت عنقاست
رنگ آرام در زمانهٔ ما
۴
نیست جزشعله خاک معبد عشق
جبهه سوز است آستانهٔ ما
۵
خواب راحت نهایم، دردسریم
مشنو از هیچ کس فسانهٔ ما
۶
ناتوان طایر پرکاهیم
گردباد است آشیانهٔ ما
۷
ننشیند مگر به خاک درت
اشک بیدست و پا روانهٔ ما
۸
میکشد انفعال آزادی
سرو از آه عاشقانهٔ ما
۹
شعلهآهنگخونمنصوریم
ساز ما سوخت از ترانهٔ ما
۱۰
حیلهٔ زندگینقاب فناست
کاش روشن شود بهانهٔ ما
۱۱
دل جمعاین زمان چهامکان است
ریشهگلکرد و رفت دانهٔ ما
۱۲
بس بود همچو دیدهٔ بیدل
شوق دیدار شمع خانهٔ ما
نظرات