
بیدل دهلوی
غزل شمارهٔ ۲۷۱۶
۱
چه دولت است نشاط تجدد اندوزی
دماغ اگر نشود کهنه از نو آموزی
۲
نعیم و خلد برین گرد خوان استعداد
قناعت است ولی تا کرا شود روزی
۳
به نور فطرت ازین مهر و مه چه افزاید
چراغ دهر خمش گیر اگر دل افروزی
۴
فراهم است ز مژگان اگر نهی برهم
به پیش چشم تو اسباب راحت اندوزی
۵
به سایهٔ علم سرنگونی مژه باش
جز انفعال درین عرصه نیست فیروزی
۶
چو صبح شور در آفاق میتوان افکند
به یک نفس زدنی گر خموشی آموزی
۷
ندارد این ستم آباد ما و من بیدل
لباس عافیتی غیر لب بهم دوزی
نظرات