
بیدل دهلوی
غزل شمارهٔ ۲۷۸۸
۱
صد رنگ نقش بستیم در یاد گلجبینی
طاووس کرد ما را تصویر نازنینی
۲
پرواز شوق امروز محملکش تپش نیست
در بیضهام جنون داشت بیبال و پرکمینی
۳
وهم برهنه پایی گر دامنت نگیرد
هر خار این بیابان دارد ترنجبینی
۴
صور و خروش محشر درگوش عاشقانت
کم نیست گر رساند از پشهای طنینی
۵
ما را غرور دانش شد دور باش تحقیق
میخواست این تماشا چشم به خود نبینی
۶
در مکتب تعین چندین ورق سیه کرد
مشق خیال هستی از سر خط جبینی
۷
زین دشت و در ندیدیم جایی که دل گشاید
در بحر نظم شاید پیدا شود زمینی
۸
شهرت کمین عنقا مردیم و خاک گشتیم
بر نام ما نخندید زین انجمن نگینی
۹
از ذره تا مه و مهر آمادهٔ رحیل است
هر پای بر رکابی هر توسنی و زینی
۱۰
بیدل مپیچ چندین بر دستگاه اقبال
در دامن بلندت چین دارد آستینی
نظرات