بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۲۷۹۰

۱

عمر سبک عنان ‌کجاست از نظرم تو می‌روی

دامن خود گرفته‌ام می‌نگرم تو می‌روی

۲

موج نقاب حیرت است بر رخ اعتبار بحر

گرگهرم تو ساکنی ورگذرم تو می‌روی

۳

غنچه‌کمین نشسته‌ام دامن بوی‌گل به‌کف

جیب تامل از هوس‌گر بدرم تو می‌روی

۴

بر در جود کبریا نیست ترانهٔ ‌گدا

نام‌کریم بر زبان مست‌کرم تو می‌روی

۵

خلق طلب بهانه‌ات محمل وهم می‌کشد

سیر خودت هزار جاسث دیر و حرم تو می‌روی

۶

با نفس آمد و شدیست لیک ندارم امتیاز

قاصد من تو می‌رسی نامه برم تو می‌روی

۷

لاله‌کجا و کو سمن تا شکند کلاه من

همچو بهار ازین چمن‌گل به‌سرم تو می‌روی

۸

هستی و نیستی چو شمع پرتوی ازخیال توست

با شب من تو آمدی با سحرم تو می‌روی

۹

عکس حضور عیش ما خارج شخص هیچ نیست

من ز برت کجا روم‌گر ز برم تو می‌روی

۱۰

بیدل از التفات تو دوری من چه ممکن است

در وطنم تو مونسی همسفرم تو می‌روی

تصاویر و صوت

نظرات