بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۲۹۹

۱

چیست این باغ و این شکفتن‌ها

سرآبی و سیر روغن‌ها

۲

موج رم می‌زند چه کوه و چه دشت

چین گرفته‌ست طرف دامن‌ها

۳

نرهید از امل تجرد هم

رشته دارد قفای سوزن‌ها

۴

شب ما را چراغ فرصت کو

خانه‌روشن‌کن است روزن‌ها

۵

اعتبار زمانه بیکاری‌ست

قطره گوهر شد از فسردن‌ها

۶

کو فضایی که واکنیم پری

رفت پرواز با نشیمن‌ها

۷

خاک گردم ره طلب بندم

سرمه بالم به کام شیون‌ها

۸

فکر خود بی‌دماغی هوس است

سرگران شد خمید گردن‌ها

۹

حیف نشکافتیم پردهٔ دل

دانه بوده‌ست مهر خرمن‌ها

۱۰

یارب از سعی بی‌اثر تا چند

آب کوبد کسی به هاون‌ها

۱۱

گر ننالم کجا روم بیدل

شش جهت بی‌کسی و من تنها

تصاویر و صوت

دیوان بیدل دهلوی به تصحیح اکبر بهداروند انتشارات نگاه ۱۳۸۰ - تصویر ۷۷

نظرات