بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۳۳۸

۱

تا از آن پای نگارین بوسه‌ای‌کرد انتخاب

جام در موج شفق زد حلقهٔ چشم رکاب

۲

تا به بحر شوق چون گرداب دارم اضطراب

نیست نقش خاتم من جز نگین پیچ و تاب

۳

از دهان بی‌نشانت هیچ نتوان دم زدن

سوختم زین معنی موهوم خاموش جواب

۴

جام گل را از می رنگت جگر چون لاله داغ

وز نگاهت شیشهٔ می را نفس چو شبنم آب

۵

صفحهٔ گلشن نبندد نقش رنگت در خیال

ساغر نرگس نبیند نشئهٔ چشمت به خواب

۶

خنده لبریز ملاحت‌، جلوه مالامال حسن

ناز سرشار جفاها، غمزه مخمور عتاب

۷

سایه‌پردازی تغافل‌های خورشید است و بس

گر تو از رخ پرده برگیری که می‌گردد نقاب‌؟

۸

ناله را آسوده نتوان دید در کیش وفا

به که کم گردد دعای دردمندان مستجاب

۹

در گلستانی که رنگ از چهرهٔ من می‌ریختند

گشت هر برگ خزان آیینه‌دار آفتاب

۱۰

تا هوایی در سرم پیچید از خود می‌روم

گردبادم دارم از سرگشتگی پا در رکاب

۱۱

شبنم لطف کریمان جهان برق است و بس

غیر آتش نیست در سرچشمهٔ خورشید آب

۱۲

عالم امن است حیرانی مژه بر هم زدن

خانه‌ها ز افتادن دیوار می‌گردد خراب

۱۳

معجز خوبی نگر بیدل که هنگام سخن

لعل خاموشش کشید از غنچهٔ گوهر گلاب

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
.M.FAHIM
۱۳۹۲/۰۸/۲۹ - ۱۰:۰۰:۰۴
درگلستانی‌که رنگ از چهرهٔ من می‌ریختندگشت هر برگ خزان آیینه‌دار آفتابممنون صفحهء گنجور هستم که غزلیات بزرگان را بدسترس عزیزان قرار داده است.اشتباه تایپی (می)**درگلستانی‌که رنگ از چهرهٔ من ریختندگشت هر برگ خزان آیینه‌دار آفتاب**سلامت باشید
user_image
محمدرضا جبّاری
۱۳۹۴/۰۵/۲۴ - ۱۰:۴۶:۵۹
«چو» در مصراع دوم بیت چهارم به ضرورت وزن باید «چون» باشد. به هرجهت و فارغ از رجوع به نسخ دیوان بیدل، این مصراع حرفی کم دارد.
user_image
محمدرضا جبّاری
۱۳۹۴/۰۵/۲۴ - ۱۱:۱۲:۰۳
یک بیت به پایان مانده را وارسی کنید:عالم امن است حیرانی مژه بر هم زدنخانه‌ها ز افتادن دیوار می‌گردد خرابآیا به جای «زدن»، «مزن» یا مانند آن در نسخ دیگر وجود ندارد؟
user_image
حمید زارعی
۱۳۹۴/۰۶/۰۴ - ۱۷:۴۶:۵۰
با نظر جناب محمدرضا جبّاری کاملن موافقم. توی این مصرع (مزن) معنی صحیح تری داره
user_image
علیرضا
۱۳۹۵/۰۹/۰۸ - ۰۶:۳۰:۰۴
عالی خیلی ممنون
user_image
عبدالرزاق
۱۳۹۹/۰۶/۳۰ - ۰۶:۳۳:۲۹
عالمِ امن است ، حیرانِ مژه برهم زدنخانه ها ز اُفتادن دیوار می گردد خراب