بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۳۵۸

۱

علمی‌که خلق یافته بیچونش انتخاب

کرده‌ست نارسیده به مضمونش انتخاب

۲

آنجاکه شمع ما به تأمل دماغ سوخت

شد داغ دل ز مصرع موزونش انتخاب

۳

مکتوب ما ز نقطه و خط سخت ساده ست

خوش باش اگر بود دل محزونش انتخاب

۴

آه ازکسی‌که منکر درد محبت است

اینجا همین دلست وکف خونش انتخاب

۵

بر هر خطی‌که جادوی عشقش نفس دمید

جز صید دل نبود به افسونش‌ انتخاب

۶

انجام‌گیر و دار من و ما فسردگی‌ست

گوهر نموده‌اند ز جیحونش انتخاب

۷

یارب چراغ خلوت لیلی عیان شود

داغی که دارم از دل مجنونش انتخاب

۸

راز درون آینه بر در نشسته است

باید چو حلقه کرد ز بیرونش انتخاب

۹

آن چشم‌تا به متن حقیقت نظرکنیم

صادی‌ست‌کرده هیات‌گردونش انتخاب

۱۰

بیدل به‌کنج زانوی فکرتو خفته است‌

آن سرکه داشت جیب فلاطونش انتخاب

تصاویر و صوت

نظرات