بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۴۲۰

۱

چوگوید آینه‌ام شکر خوش معاشی حیرت

زجلوه باج‌گرفتم به بی‌تلاشی حیرت

۲

به مکتبی‌که ادب وانگاشت سر خط نازت

نخواند جوهرآیینه جز حواشی حیرت

۳

هزار آینه طاووس می‌پرم به خیالت

بهشت‌کرد جهان را چمن تراشی حیرت

۴

شبی در آینه، سیر شکوه حسن توکردم

نمی‌رسم به‌خود اکنون ز دور باشی حیرت

۵

به غیر محو شدن قدردان جلوه چه دارد

گلاب بزم توایم از نیاز پاشی حیرت

۶

به علم و فضل منازیدکاین صفاکده دارد

به قدر جوهر آیینه بدقماشی حیرت

۷

در آن مکان‌که به‌صیقل رسد حقیقت بیدل

ترحم است به حال جگرخراشی حیرت

تصاویر و صوت

نظرات