بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۵۰۵

۱

از بس قماش دامن دلدار نازک است

دستم ز کار اگر نرود کار نازک است

۲

از طوف گلشنت ادبم منع می‌کند

کیفیت درشتی این خار نازک است

۳

تا دم زنی چو آینه گردانده است رنگ

این کارگاه جلوه چه مقدار نازک است

۴

عرض وفا مباد وبال دگر شود

ای ناله عبرتی که دل یار نازک است

۵

تا کشت جنبش مژه سیل بنای اشک

بی‌پرده شد که طینت هموار نازک است

۶

ای نازنین طبیب ز دردت گداختم

پیش آ،‌که نالهٔ من بیمار نازک است

۷

فرصت کفیل این همه غفلت نمی‌شود

خوابت گران و سایهٔ دیوار نازک است

۸

مشکل به نفی خود کنم اثبات مدعا

آیینه وهم و خاطر زنگار نازک است

۹

وحدت به هیچ جلوه مقابل نمی‌شود

بی‌رنگ شو که آینه بسیار نازک است

۱۰

اظهار ما ز حوصله آخر به عجز ساخت

چندان که ناله خون شده منقار نازک است

۱۱

اندیشه در معاملهٔ عشق داغ شد

آیینه اوست یا منم‌، اسرار نازک است

۱۲

بیدل نمی‌توان ز سر دل گذشتنم

این مشت خون ز آبله صد بار نازک است

تصاویر و صوت

دیوان بیدل دهلوی به تصحیح اکبر بهداروند انتشارات نگاه ۱۳۸۰ - تصویر ۲۱۱

نظرات

user_image
موسوی فاخر fakher۱۳۳۸@gmail.com
۱۴۰۰/۰۷/۲۴ - ۰۲:۲۹:۵۰
سلام وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن می باشد که اشتباه مفاعلن فعلاتن... آمده است.