بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۵۷۰

۱

برروی ما چوصبح نه‌رنگی شکسته است

گردی ز دامن تپش دل نشسته است

۲

بی‌آفتاب وصل تو بخت سیاه ما

مانند سایه آینهٔ زنگ بسته است

۳

زاهد حذر ز مجلس مستان‌که موج می

صد توبه را به یک خم ابرو شکسته است

۴

در بزمگاه عشق هوس را مجال نیست

تا شعله‌گرم جلوه شود دود جسته است

۵

در خلوتی‌که حسن تو دارد غرور ناز

حیرت زچشم‌آینه بیرون نشسته است

۶

نومیدی‌ام ز درد سر آرزو رهاند

آسوده‌ام که رشتهٔ سازم گسسته است

۷

تا چند با درشتی عالم نساختن

این باغ را اگر ثمری هست خسته است

۸

آزاد نیستی همه‌گر بی‌نشان شوی

عنقا هم اززبان خلایق نرسته است

۹

ما لاف طاقت از مدد عجز می‌زنیم

پرواز ما چو رنگ به بال شکسته است

۱۰

آزاد ظالم از اثر دستگاه اوست

بیدل به خون نشستن خنجرزدسته است

تصاویر و صوت

دیوان بیدل دهلوی به تصحیح اکبر بهداروند انتشارات نگاه ۱۳۸۰ - تصویر ۲۳۰

نظرات

user_image
مصطفی پورکریمی
۱۳۹۱/۰۳/۰۹ - ۰۵:۴۳:۴۸
مصرع اول بیت پایانی " آزار ظالم" هم می تواند صحیح باشدکه با مصرع پایانی که علت به خون نشستن خنجر را دسته ی آن می داند همخوانی دارد :آزاد ظالم از اثر دستگاه اوستآزار ظالم از اثر دستگاه اوست
user_image
بهرام اشتری
۱۳۹۵/۱۰/۰۷ - ۰۴:۴۰:۲۲
با تایید نظر آقای پورکریمی، معتقدم که تنها «آزار» صحیح است و آزاد معنایی ندارد
user_image
بهرام اشتری
۱۳۹۵/۱۰/۰۷ - ۰۴:۴۲:۵۱
«آزار» معنی بهتری دارد
user_image
محمدرضا شمس اشکذری
۱۳۹۷/۰۲/۰۷ - ۱۳:۴۷:۱۱
به نظر می رسد وزن شعر اشتباه درج شده است. وزن صحیح "مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن" است.