
بیدل دهلوی
غزل شمارهٔ ۵۸۹
۱
نالهٔ ما شیوهها امشب به بر آورده است
نخل ماتم نوحهٔ چندی ثمر آورده است
۲
آبیار ریشهٔ حسرت خیال لعل کیست
هر مژه صد خوشه سامانگهر آورده است
۳
ای محیط عشق بر کم ظرفی دل رحمتی
آب شد این قطره تا یک چشمتر آورده است
۴
خون ما را دستگاه یک رگ گل همکجاست
تیغ قاتل رنگ وهمی در نظرآورده است
۵
ناصحا زحمت مکش کز دست پر شور جنون
حلقهٔ زنجیر مجنون گوش کر آورده است
۶
سرکشیها چونهلال اینجا بهجزتسلیم نیست
تاکسی تیغی برون آرد سپر آورده است
۷
شاخ گل از رنگ عشرت بس که بیسرمایه بود
قطره خونی به چندین نیشر آورده است
۸
درد عشق و مژده راحت زهی فکر محال
این خبر یاربکدامین بیخبر آورده است
۹
کیست تا سازد زراه ورسم هستی آگهم
عشق خاکم را ز صحرای دگر آورده است
۱۰
انتظار جلوهای داریم و از خود می رویم
نارسایی زور بر مد نظر آورده است
۱۱
تنگنای بیضه بیدلگوشهٔ آرام بود
شد پریشان مرغ دل تا بال و پر آورده است
نظرات
دکتر علیرضا محجوبیان لنگرودی