بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۵۹۳

۱

باز سرگرمی نظاره به سامان شده است

شعلهٔ ایمن دیدارگل‌افشان شده است

۲

زین چراغان‌که طرب‌جوشی انجم دارد

آسمانی دگر از آب نمایان شده است

۳

در دل آب به این رنگ چمن پیراکیست

که رگ کوچهٔ هرموج خیابان شده است

۴

صفحهٔ آب چه حیرت رقمیها دارد

مفت نظاره‌که آیینه گلستان شده است

۵

صلح‌کل نذر حریفان‌که درین عشرتگاه

آتش وآب به هم دست وگریبان شده است

۶

قطره‌هاگوهر وگوهر همه یاقوت‌فروش

یارب این‌چشمه ز روی‌که فروزان شده است

۷

آب را این همه‌کیفیت رعنایی نیست

مگر از پرتو فیض قدم خان شده است

۸

آن‌که در انجمن یاد تجلی اثرش

تا نفس می‌کشی اندیشه چراغان شده است

۹

گرنه این بزم تماشاکدهٔ جلوهٔ اوست

این قدر چشم به دیدارکه حیران شده است

۱۰

بیدل آن شعله‌کزو بزم چراغان‌گرم است

یک حقیقت به هزارآینه تابان شده است

تصاویر و صوت

دیوان بیدل دهلوی به تصحیح اکبر بهداروند انتشارات نگاه ۱۳۸۰ - تصویر ۲۲۴

نظرات

user_image
عبدالرزاق اختری
۱۳۹۶/۰۷/۲۷ - ۰۶:۵۴:۳۲
وزن : فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن ( رمل مثمن مخبون مجذوف )