بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۷۰

۱

به خیال آن عرق جبین ز فغان علم نزدی چرا

نفشرد خشکی اگر گلو ته آب دم نزدی چرا

۲

گل و لاله جام جمال زد، مه نو قدح به‌ کمال زد

همه‌کس به‌ عشرت حال زد تو جبین به‌ نم‌ نزدی چرا

۳

ز سواد مکتب خیر و شر، نشد امتیاز تو صرفه‌بر

اگرت خطی نبود دگر به زمین قلم نزدی چرا

۴

به عروج وسوسه تاختی‌، نفست به هرزه‌ گداختی

ته پای خود نشناختی، مژه‌ای به خم نزدی چرا

۵

به تو گر ز کوشش قافله، نرسید قسمت حوصله

به طریق سایه و آبله ته پا قدم نزدی چرا

۶

ز گشاد عقدهٔ کارها همه داشت سعی ندامتی

در عالمی زدی از طمع‌ کف‌ خود به‌هم نزدی چرا

۷

اگر آرزو همه‌رس نشد، ز امید مانع‌ کس نشد

طربت شکار هوس نشد، به‌ کمین غم نزدی چرا

۸

به متاع قافلهٔ هوس چو نماند الفت پیش و پس

دم‌ نقد مفت تو بود و بس‌، دو سه‌ روز کم نزدی‌ چر‌ا

۹

خط اعتبار غبار هم به جریده تو نبود کم

پی امتحان چو‌ سحر‌ دَود به هوا رقم نزدی چرا

۱۰

نتوان چو بیدل هرزه‌فن به هزار فتنه طرف شدن

نفسی ز آفت ما و من به در عدم نزدی چرا

تصاویر و صوت

عندلیب :

نظرات

user_image
سید احمد
۱۳۹۵/۰۴/۲۸ - ۰۴:۱۶:۳۲
در بیت پنجم لطفاً حوصه را به حوصله تصحیح نمایید. تشکر
user_image
Jahan
۱۳۹۵/۰۶/۲۹ - ۰۲:۱۲:۳۵
There is a typographical error: na paay khod Should be changed to : Teh paay khod
user_image
قطره بقایی
۱۴۰۲/۰۶/۲۶ - ۱۳:۳۱:۴۵
پی امتحان چو‌سحر‌ دَود به هوا رقم نزدی چراحرف (دودم) نیست (دَود) است، حرف م باید حذف گردد