بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

غزل شمارهٔ ۷۰۷

۱

نه ما را صراحی نه پیمانه ‌ایست

دل و دیده غوغای مستانه ایست

۲

ز دل ششجهت شیشه‌ها چیده‌اند

جهان حلب خوش پریخانه‌ایست

۳

به هرگردبادی‌کزین دشت و در

تامل کنی هوی دیوانه ‌ایست

۴

گر این است سنگینی خواب ما

خروش قیامت هم افسانه ایست

۵

درین انجمن فرصت ما و من

همان قصهٔ عشق و پروانه‌ایست

۶

قناعت به گوشت نگفت ای صدف

که در جیب لب بستنت دانه‌ایست

۷

رفیقان تلاشی‌ که آنجا رسیم

درین دشت دل نام و‌برانه‌ایست

۸

مباشید غافل ز وضع جنون

به هر زلف آشفتگی شانه‌ایست

۹

ز تحقیق خود هیچ نشکافتیم

سرم در گریبان بیگانه‌ ایست

۱۰

چو بید‌ل توان از دو عالم‌گذشت

اگر یک قدم جهد مردانه‌ایست

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
حامد رضوی زاده
۱۳۹۹/۰۹/۳۰ - ۱۷:۵۲:۳۰
درود.در این مصرعدرین دشت دل نام و‌یرانه‌ایستویرانه ایست اشتباه تایپی دارد لطفا تصحیح‌ش کنید