
بیدل دهلوی
غزل شمارهٔ ۸۶۸
۱
ای ظفر شیفتهٔ همت نصرت فالت
چمن فتح تبسمکدهٔ اقبالت
۲
آیت فضا و سخاشان تو را آینهدار
نص تحقیق وفا ترجمهٔ اقوالت
۳
در مقامیکه شکوهت فشرد پای ثبات
کوه بازد کمر از سایهٔ استقلالت
۴
روح اعدا همهگر همسر سیمرغ شود
نیست جز صعوهٔ شاهین قضا چنگالت
۵
سرگردنشکنان دوختهٔ نقش قدم
تاج شاهان غیور آبلهٔ پامالت
۶
صورت هیچکس آنجا به مقابل نرسد
برهرآیینهکه غیرت فکند تمثالت
۷
عمرها شدکه به تفهیم شرف مینازد
سال و ماه همه در سایهٔ ماه و سالت
۸
گر همه عقدهٔ دل بود نگاه توگشود
حق نیفکند سر وکار به هیچ اشکالت
۹
نور ذاتی، دلت اندوه کدورت نکند
امر حقی، به تغیر نگراید حالت
۱۰
یارب از ملک اجابت به دعای بیدل
کند اقبال ازل تا ابد استقبالت
نظرات