
بلند اقبال
شمارهٔ ۱۰۹
۱
گوید ار کس زمعجزات مسیح
پیش لعل لب تو هست قبیح
۲
همه عضو تودل برد از دست
کل شی من الملیح ملیح
۳
من به وصف رخ توام اخرص
درهمه قول هایم ار چه فصیح
۴
می کند عمر جاودان به جهان
پیش پایت کسی که گشته ذبیح
۵
بسته ام من ز زلف تو زنار
کرده زاهد ز تربت ار تسبیح
۶
همه اعمال من خطا وغلط
همه افعال توبه جا وصحیح
۷
بسکه کاهیده شدتنم از غم
شده ام پای تا به سر تشریح
۸
نیست حاجت به سیر گلشن وگل
خاک کویت ز بس دهد تفریح
۹
شدم از آن چنین بلند اقبال
که به اغیار دادیم ترجیح
نظرات