
بلند اقبال
شمارهٔ ۱۲۵
۱
چو لاله دل ز داغم لکه دارد
بت من چون هوای مکه دارد
۲
رخش از بوسه ام گر پر کلف شد
به رخ ماه فلک هم لکه دارد
۳
منقش شد رخم از اشک چشمم
به مانند زری کوسکه دارد
۴
به عمرم در سراغ یار و غافل
که دائم در دل من دکه دارد
۵
نصیحت گوی را باما چکار است
زما ناید علاج ار حکه دارد
۶
دوبینی از بلنداقبال دوراست
که دل با نازنینی یکه دارد
۷
از آن روگشته هجر یار مهلک
که میزان حروف عکه دارد
نظرات