بلند اقبال

بلند اقبال

شمارهٔ ۱۲۷

۱

دلبر آن نیستکه رخسار چوماهی دارد

یا به رخسار چومه زلف سیاهی دارد

۲

نیز عاشق نبود هر که بودخونین دل

یا به رخ اشک و ز سوز جگر آهی دارد

۳

صاف وشفاف نه هر دانه که شد باشد در

نیست غواص هر آنکس که شناهی دارد

۴

نتوان گفت که مرد است و یا عالم علم

هر که عمامه به سر یا که کلاهی دارد

۵

می شود پادشه آنکس که بود رای خدای

پادشاهی نکند هرکه سپاهی دارد

۶

دلبر آن است که دل در بر اودارد جای

و او به دل های همه لطفی وراهی دارد

۷

می توان گفت چومن نیز بلنداقبال است

بر در دوست هر آنکس که پناهی دارد

تصاویر و صوت

نظرات