
بلند اقبال
شمارهٔ ۱۳۴
۱
درخواب بسی آن پری آزارمرا کرد
بخت بد من آه که بیدار مرا کرد
۲
گفتم که دلم هست بسی طالب دیدار
بنمود رخ وصورت دیوار مرا کرد
۳
آسیمه سر ازچهره چون نار مرا ساخت
آشفته دل از طره طرار مرا کرد
۴
دین و دل وهوش وخرد از دست مرا برد
از یک نگه آسوده زهر چار مرا کرد
۵
گلقند از آن لعل شکر بار مرا داد
ز آن نرگس بیمار چو بیمار مرا کرد
۶
این می ز کجا بودکه ساقی به یکی جام
برد از سر من مستی و هشیار مرا کرد
۷
فرموده مگر خواجه قبولم به غلامی
کامروز همی جانب بازار مرا کرد
۸
آزار مکن بر دلم ای ترک دل آزار
کز جان وجهان جور تو بیزار مرا کرد
۹
الحمد چه اقبال بلندی است که دارم
منصور صفت عشق تو بردار مرا کرد
نظرات