
بلند اقبال
شمارهٔ ۱۳۶
۱
به فصل گل می گلگون به جام باید کرد
علاج غم به می لعل فام باید کرد
۲
مدام چون یکی از نام های باده بود
به جام پس میگلگون مدام باید کرد
۳
شراب خواره اگر خون اومباح بود
بگوبه شیخ که پس قتل عام باید کرد
۴
اگر حلال شود خون ما ز حرمت می
پس اجتناب چرا ز این حرام باید کرد
۵
وگر ز باده رود نام و ننگ ما بر باد
به باده ترک چنین ننگ ونام باید کرد
۶
ز تنگدستی اگر نیست وجه می ممکن
ز پیر میکده ناچار وام باید کرد
۷
ز ما رمیده دل آن غزال وحشی را
به جام باده گلرنگ رام باید کرد
۸
به باده نفس شقی را اسیر باید ساخت
به می هوی وهوس را لجام باید کرد
۹
همی به یاد لب دوست چون بلنداقبال
به فصل گل می گلگون به جام باید کرد
نظرات