
بلند اقبال
شمارهٔ ۱۴
۱
به ما روز آور ای مه امشبی را
که سازیم از تو حاصل مطلبی را
۲
چه جای زر دهم جان گر فروشند
وصال چون تو سیمین غبغبی را
۳
سپاس ومنت ایزد را که فرمود
نصیب ما چوتوخوش مشربی را
۴
نه کس روزی چو رویت دیده روشن
نه چون زلفت به تاریکی شبی را
۵
چو تو فرزندی البته نیارند
گر آرند از بهشت ام وابی را
۶
چو رویت ماه بود ار داشت زلفی
چو زلفت کس ندیده عقربی را
۷
گرم خوانند کافر یا مسلمان
که جز عشقت نگیرم مذهبی را
۸
بلند اقبال از سعدی ندیدم
چو اقبال بلندت کوکبی را
نظرات