بلند اقبال

بلند اقبال

شمارهٔ ۱۶۳

۱

دلبران از هرطرف ره بر دل ودین بسته اند

عاشقان هم چشم از آن وهم از این بسته اند

۲

هر کجا مرغ دلی باشد اسیر زلف یار

بر سر زلفش مگر چنگال شاهین بسته اند

۳

نافه چین گشته درعالم به خوشبوئی مثل

تاری از زلفش مگر بر نافه چین بسته اند

۴

همسری چون کرد با لعل لبش چشم خروس

ز اینخطا بر فرق اوخونین تبرزین بسته اند

۵

خودندانم بر دل خونین ما دستی زده است

یا خضابی یار را سر پنجه رنگین بسته اند

۶

عزم گردش گوئیا امروز داردترک ما

شهر را از هر طرف می بینم آئین بسته اند

۷

ساقیا می ده که تا تسلیم سازم عقل وهوش

نوعروس دختر رز را چه کابین بسته اند

۸

از بلنداقبال دل بردندچشم وزلف دوست

تهمت او را به خال وخط مشکین بسته اند

تصاویر و صوت

نظرات