بلند اقبال

بلند اقبال

شمارهٔ ۲۰۰

۱

ای بلبل بی دل منال آخر گلت پیدا شود

اردیبهشت آید ز نو وز سر جهان برنا شود

۲

من هم دلی دارم غمین از هجر یار نازنین

امید دارم کز کمین چون فروردین پیدا شود

۳

من هرچه می گویم به من بوسی دهی گوئی که لا

زآن لاله رو خواهددلم آسوده از الا شود

۴

جنی که من دارم به تن گورو بر جانان من

کآب روان از هر کجا لابد سوی دریا شود

۵

بگذار جان و دل به کف شو پیش تیر اوهدف

باران رود چون در صدف ز آن لوء لوء لا لا شود

۶

تا کی زدنیا غم خوری به باشد ار غم کم خوری

زیرا که دنیا را غنی ناید اگر بی ما شود

۷

گفتم بلند اقبال را آشفته گوئی تا به کی

گفتاکه در زنجیر آن گیسو مرا تا جا شود

تصاویر و صوت

نظرات