
بلند اقبال
شمارهٔ ۲۱۹
۱
پیش شیرین لب او وصف ز شکر نکنید
وصف شکر به بر قند مکرر نکنید
۲
دسترس هست اگر بر سر گیسوی نگار
هوس مشک تر وخواهش عنبر نکنید
۳
رخ دلدار من ازحسن نداردهمتا
دیگر اورا به خدا بیهده زیور نکنید
۴
تا دراوجلوه کند روی دلارای نگار
دل چون آینه را هیچ مکدر نکنید
۵
دل که خلوتگه عیش است به دیوار ودرش
به جز از نقش رخ دوست مصورنکنید
۶
ندهد یار سما را به بر خویش قرار
تاکه اشک ورخ خود را زر وگوهر نکنید
۷
بردر دوست نشینید ونماییدطلب
طلب حاجت خود از در دیگر نکنید
۸
دلبر آن است که دایم بردل دارد جای
نام هر کس که ره دل زده دلبر نکنید
۹
با ملائک به فلک زهره شنیدم می گفت
به جز اشعار بلنداقبال از بر نکنید
نظرات