بلند اقبال

بلند اقبال

شمارهٔ ۲۳۶

۱

بس دل مرده زنده گردد باز

گر دهانت به خنده گردد باز

۲

زلف تو سر کشی کند تا کی

گو که تا سرفکنده گردد باز

۳

بنده ای کوگرفته آزادی

پیش روی تو بنده گردد باز

۴

مرغ دل بال وپر زند خواهد

که پر وبال کنده گردد باز

۵

کس نخواهد شدن کم از مردن

کرم پشه پرنده گردد با ز

۶

هر چه گند نمک زنند بر او

گر نمک رفت گنده گردد باز

۷

به سر تربت بلند اقبال

کن گذر تا که زنده گردد باز

تصاویر و صوت

نظرات