
بلند اقبال
شمارهٔ ۲۳۷
۱
چنگ این همه در طره طرار مینداز
در چنبر این مار سیه چنگ مینداز
۲
بردی دلم از بر ز برم نیز ببر جان
جانا به میان دل وجان جنگ مینداز
۳
درمجلس ما شیشه وجام و می ناب است
ای چرخ ستم پیشه دگر سنگ مینداز
۴
رانی چو زایوان بدهم جا بر دربان
دورم ز بر خویش به فرسنگ مینداز
۵
سرباز توهستم من وسلطان منی تو
با تواست مرا کار به سرهنگ مینداز
۶
چون چنگ تورا ناله زاری چودل ما است
از چنگ خودای مطرب ما چنگ مینداز
۷
آنرا که بلنداقبال آمد زوصالت
برگو که دگر چشم به اورنگ مینداز
نظرات